به گزارش مجله پزشکی یک دکتر، دکتر حمید یعقوبی، روانشناس بالینی و رئیس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران، در برنامه «پنجره باز» که همزمان با چهل و سومین جشنواره فیلم فجر برگزار شد، به بررسی تأثیر عمیق سینما بر سلامت روان پرداخت.
وی با تأکید بر نفوذ بالای سینما اظهار داشت: این رسانه، برخلاف تئاتر، رادیو یا تلویزیون، مخاطبان خاص خود را دارد و پیامهایی که از طریق آن منتقل میشود، نقشی تعیینکننده در شکلگیری نگرشهای جامعه ایفا میکند.
دکتر یعقوبی همچنین به نمونهای از تأثیر مثبت سینما اشاره کرد و گفت: فیلمی مانند «ذهن زیبا» با نمایش هنرمندانه بیماری اسکیزوفرنی، به درک بهتر مخاطبان از واقعیتهای اختلالات روانی کمک میکند.
وی افزود: با این حال، برخی آثار سینمایی تنها به نمایش جنبههای منفی و تاریک اختلالات روانی میپردازند که میتواند پیامدهای منفی و بلندمدتی بر سلامت روان مخاطبان داشته باشد. ازاینرو، ضروری است که فیلمسازان در مراحل اولیه تولید، با روانشناسان، روانپزشکان و سایر متخصصان مشورت کنند.
وی همچنین خاطرنشان کرد که سازمان جهانی بهداشت درباره موضوعاتی مانند خودکشی هشدار داده و توصیه کرده است که از نمایش جزئیات دقیق روشهای اقدام به خودکشی پرهیز شود.
او تأکید کرد که هر صحنه در یک فیلم میتواند تأثیر عمیقی بر ذهن مخاطب داشته باشد، بهگونهای که این اثرات حتی سالها بعد نیز در ذهن او باقی بماند.
وی همچنین بر لزوم ایجاد توازن در نمایش شخصیتها و رویدادها تأکید کرد و گفت: اگر تنها بر جنبههای منفی تمرکز شود، تصویر نادرستی از نهادها و افراد متخصص در ذهن جامعه شکل خواهد گرفت.
دکتر یعقوبی افزود: امیدوارم رسانهها و فیلمسازان با درک مسئولیتهای اجتماعی خود، علاوه بر جلوگیری از تأثیرات منفی، پیامهای سازندهای را نیز ارائه دهند تا در نهایت بتوانند نقشی مثبت در بهبود سلامت روان جامعه ایفا کنند.
رییس جمعیت پیشگیری از خودکشی ایران در ادامه به بررسی تأثیر رسانهها، بهویژه سینما، بر سلامت روان پرداخت و گفت: پیامرسانی رسانهای از قدرت زیادی برخوردار است و سینما بهعنوان یکی از مؤثرترین رسانهها تأثیر عمیقی بر نگرشها و رفتارهای جامعه دارد.
وی افزود: آیا جامعه روانشناسان تاکنون فکر کردهاند که چگونه میتوانند با سینماگران تعامل کنند؟ در حال حاضر، سازمان نظام روانشناسی و انجمنهای علمی ما ارتباط منظمی با سینماگران ندارند. شاید این مسئولیت باید به «خانه سینما» واگذار شود تا سینماگران در نشستهای تخصصی با انجمنهای روانشناسی، سازمان نظام روانشناسی و وزارت ارشاد گرد هم آیند و زبانی مشترک برای ارائه محتوای صحیح ایجاد کنند.
وی افزود: از تجربه شخصی خود میگویم؛ فرصتی پیش آمد که فیلمی را تماشا کردم که در تمامی ابعاد، بر جنبههای خشونتآمیز و بیپرده تأکید داشت. به قدری که نتواستم با محتوا ارتباط برقرار کنم و حس اضطراب شدیدی در من ایجاد شد. چنین رویکردی که صرفاً به جنبههای منفی میپردازد، نه تنها حس انسانی را تحت تأثیر قرار میدهد، بلکه مخاطب را از دریافت پیامهای سازنده نیز محروم میکند. در این شرایط، حتی اگر هزینههای سنگین تولید این آثار در نظر گرفته شود، تأثیرات منفی آن بر روح و روان مردم قابل مشاهده خواهد بود.
وی ادامه داد: به نظر من، سواد روانشناختی سینماگران باید ارتقا یابد، همانطور که سواد هنری ما روانشناسان نیز باید بهبود یابد، تا بتوانیم زبان مشترکی برای ارائه محتوا ایجاد کنیم. این زبان مشترک کمک میکند که مشورتهای ارائه شده به ارزشهای انسانی آسیب نزند. هدف نهایی باید این باشد که سینما و دیگر رسانهها بتوانند حسهای انسانی مانند مهربانی، جوانمردی، صداقت و اصالت را به شیوهای متعادل و عمیق به مخاطب منتقل کنند؛ این حسها لزوماً به خلق فضای کمدی یا صرفاً شاد نیاز ندارند، بلکه باید در کنار ارزشهای هنری، احساس خوبی در بیننده ایجاد کنند.
وی گفت: در زمینه ارائه اخبار در خصوص خودکشی، رسانهها میتوانند اثرات مثبت و منفی داشته باشند. اگر در تیتر خبر بهطور افراطی به خودکشی پرداخته شود و جزئیات روشهای آن بهصورت دقیق و بیرویه منتشر شود، این امر میتواند مخاطب را به سمت آسیبهای جدی روانی سوق دهد. از سوی دیگر، اگر در انتقال خبر، علائم هشداردهنده و راهکارهای پیشگیرانه معرفی شود، پیام میتواند به شکلی مثبت و سازنده اثرگذار باشد؛ در این صورت، اثر ورتر به اثر پاپاگنو با محتوای مثبت تبدیل میشود.
وی افزود: تلویزیون در گذشته نقش مؤثری در جلب مخاطب و آگاهیرسانی در حوزه سلامت روان ایفا کرده است؛ اما در سینما، متأسفانه برخی آثار بهگونهای طراحی شدهاند که تنها مفاهیم منفی، خشونت و جنبههای تیره و تار را منتقل میکنند. این موضوع به ویژه در نسل جوان که تحت تأثیر فضای مجازی قرار دارند، نگرانکننده است؛ زیرا آن نسل که با اطلاعات فراوان و گاه متناقض مواجه میشود، ممکن است دچار سردرگمی عمیقی شود.
وی ادامه داد: امروزه تربیت نسل جدید دیگر صرفاً بر عهده خانواده و مدارس نیست؛ بلکه فضای مجازی نیز نقش بسزایی در شکلگیری دیدگاههای آنان دارد. بنابراین، مسئولیت رسانهها در ارائه محتوای دقیق و معتبر بیش از پیش احساس میشود. آموزش تفکر انتقادی به فرزندان و مخاطبان، امری حیاتی است تا بتوانند اطلاعات نادرست را از منابع معتبر تشخیص دهند.
وی گفت: در نهایت، رسانهها بهویژه در مباحث حساس مانند خودکشی باید در ارائه محتوا دقت ویژهای به خرج دهند. اگر در تیترها و متن خبر، به طور افراطی به جزئیات منفی و سرایت روشهای منفی پرداخته شود، مخاطب ممکن است دچار آسیبهای روانی عمیقی شود. در مقابل، ارائه علائم هشداردهنده و راهکارهای حمایتی میتواند به شکل مثبت تأثیرگذار باشد. این نکته نشان میدهد که رسانهها در انتقال پیامها، نه تنها باید به تأثیرات هنری و بصری فکر کنند، بلکه باید جنبههای روانشناختی و انسانی آن را نیز در نظر بگیرند.
دکتر یعقوبی تاکید کرد: امیدوارم سینماگران و رسانهنگاران با درک مسئولیتهای اجتماعی خود، در تعامل با متخصصان روانشناسی و روانپزشکی و دیگر نهادهای مرتبط، زبان مشترکی برای ارائه محتوا ایجاد کنند تا بتوانند به بهبود سلامت روان جامعه کمک کنند. تنها از این طریق است که رسانهها میتوانند اثرات منفی را کاهش داده و پیامهای سازنده و انسانی را به مخاطبان خود منتقل کنند.