زندگی همیشه بر وفق مراد افراد نیست، اما نباید همیشه به اتفاقات تلخ آن فکر کرد. شکست عشقی، از دست دادن عزیزان، مشکلات کاری و … موجب میشود که ما احساس غم و ناامیدی کنیم. اما این ناامیدی نباید بهصورت مداوم با ما همراه شود. در ادامه ده راهکار بسیار عالی برای غلبه بر ناامیدیها و تجربهی دوبارهی احساس سرخوشی و شادی را برایتان آوردهایم.
۱.راهکار اول شکست ناامیدی: تنفس
تنفس خوب موجب اکسیژنرسانی به مغز شده و احساس آرامش را در ما به وجود میآورد. زمانی که ناامید شده بودم، کاغذی روی یخچال قراردادم تا فهرست کارهایم را بر آن بنویسم. این فهرست ده شماره داشت و من هرروز صبح در ابتدای این فهرست مینوشتم نفس بکش. همین. شاید غیرممکن به نظر برسد اما آن روز خوب بالاخره میآید. تا آن موقع، علاوه بر تلاش و توکل، نفس عمیق بکشید و آرامش خود را حفظ کنید.
۲. دائماً به خاطر داشته باشید که همهچیز در زندگی میگذرد
قانون اول زندگی این است که همهچیز درگذراست. لحظات خوب، لحظات بد، همگی میگذرند و باقی نمیمانند. بدشانسیهای شما تا ابد ادامه نخواهد داشت و روزهای خوب زندگی را هم خواهید دید. همیشه همینطور است، چراکه این، قانون زندگی است. پس تا آن موقع همچنان نفس بکشید.
۳. بدانید که پایان شب سیه، سپید است
تلخیها باقی نمیمانند و شاید امروز و فردا خبری از اتفاقات خوب نباشد اما سرانجام پیروزیها برای شما اتفاق میافتد.
۴. آهسته و بازهم آهسته
بسیاری از افراد در فراموشی اتفاقات تلخ عجله دارند و میخواهند همین امروز و بهتمامی از بین برود اما اینگونه نخواهد شد و اندوه، مشکلات مالی، جدایی و … مشکلاتی هستند که آرام و آهسته کمرنگ خواهند شد.
۵. با خودتان مهربان باشید
اگر بازی مار و پله را انجام داده باشید، میدانید حس ناامیدی به ما دست میدهد زمانی که تا نیمهی راه بالا رفتهاید و ناگهان مجبور میشوید سرجای اولتان برگردید و دوباره از ابتدای بازی شروع کنید. زندگی ما نیز مانند بازی مار و پله است. همینکه خیال میکنید به هدف خود رسیدهاید، احساس میکنید اوضاع بهتر شده است، وضعیت کاریتان به ثبات رسیده و از روزهای بد گذشتهاید دوباره همهچیز تغییر میکند. این رسم دنیاست. نفس بکشید و دوباره از اول شروع کنید.
۶. تصور نکنید زمان زخمهای شمارا از بین میبرد
زمان بهطورکلی برطرفکننده مشکلات نیست. . از زمانی که تمامی داروندارم را در زندگی از دست دادم ده سال میگذرد. وقتی میگویم همهچیز اغراق نمیکنم. ده سال گذشته است اما هنوز بعضی روزها این مسئله آزارم میدهد. غم مانند انرژی اتمی است، عمرش هزار سال است. این تصور که اتفاقات تلخ از یادتان میرود فقط شمارا درگذشته نگه میدارد. شما باید موجب کاسته شدن حجم درد خود شوید تا بتوانید از نو آغاز کنید. غم و رنج نقطه پایان ندارد، اما میتواند نقطهی شروعی دوباره برایتان باشد.
۷. به خود سخت بگیرید
اگر عشقتان را ازدستدادهاید، هرگز جلوی اشکهایتان را نگیرید. اگر به خاطر یک اشتباه، شغل، خانه یا مزرعهتان را از دست دادید، از دست خودتان عصبانی شوید اما به این عصبانیت ادامه ندهید. دیر یا زود باید از این کار دست بکشید. همواره به جلو بروید و گذشته را کنار بگذارید.
۸. باعجله تصمیمات بزرگ نگیرید
وقتی در مشکلات در حال غرق شدن هستیم، وسوسه میشویم اولین جلیقهی نجاتی که به سویمان پرتاب میکنند بگیریم. مانند یک سرمایهگذاری بزرگ که میتواند هر آنچه باختهایم بازگرداند یا عشقی جدید که تمام دردهایمان را برطرف کند. وقتی در چنین شرایطی هستیم بیش از هر چیز میخواهیم دردمان به پایان برسد. اما دقت کنید که، تنها وقتی میتوانید تصمیمهای بزرگ بگیرید که اینهمه تحتفشار نباشید.
۹. اتفاقات زندگی میگذرد
اگر روی شنهای ساحل چیزی بنویسید، با آمدن اولین موج دیگر آن نوشته وجود نخواهد داشت. قبول کنید آنچه در حال تجربهی آن هستید یکی از اتفاقات گذرای زندگی است. زندگی جدیدتان شباهتی به گذشته ندارد. زخم خود را بپوشانید و به سمت زندگی جدیدتان حرکت کنید، حالا هرچه میخواهد باشد. تا میتوانید مجدداً روی شنها بنویسید.
۱۰. ازآنچه برایتان مانده لذت ببرید
مهمترین مرحلهی آخر است که ازآنچه مانده، لذت ببرید. اگر بتوانید این مراحل را انجام دهید، و شکسته نشوید، پس آنچه میماند، شخصیت قابلاحترامتان شما است. تجربهها موجب بزرگی انسان میشود و طی کردن این مسیر شمارا به انسان بهتری تبدیل میکند. هرگز این را فراموش نکنید.
منبع: lifehack